باز عطر نرگس میپیچه

اللهم عجل لولیک الفرج

باز عطر نرگس میپیچه

اللهم عجل لولیک الفرج

باز عطر نرگس میپیچه

برخی مردمان امام گذشته را بیشتر از امام حاضر دوست دارند!میدانی چرا؟
امام گذشته را هرگونه که بخواهند تفسیر می کنند.
ولی امام حاضر را باید فرمان ببرند...
و کوفیان اینگونه عاشورا را رقم زدند...

یکی ازوظایف مسلمین در زمان غیبت امام زمان (عج) ، گسترش نام و یاد آنحضرت می باشد . امیدوارم که بتونم بخشی از این وظیفه رو انجام دهم

امکانات

دعای فرج

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۱۳ مطلب با موضوع «شعر و داستان» ثبت شده است


سلطان سلجوقی بر عابدی گوشه نشین و عزلت گزین....


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۳ ، ۱۰:۲۳
محمد ممیزی


ای مولای من،
ای اقای من،
ای ارباب ،


امشب نیز خواب از چشمانم گریخته­ است.
و من،

به دنبال مأمنی هستم تا تنهایی لحظه­ های بی­ حضور تو را با او قسمت کنم.
و به راستی چه پناهگاهی بهتر از خودت؟!

نمی­دانم کجایی و کی وعده­ ی ظهورت تحقّق خواهد یافت،
اما،
ندایی در درونم می­ گوید:
دوست پا در رکاب خواهد شد یار مالک رقاب خواهد شد

با این امید زنده ­ام که گاه آمدنت غبار کفش­هایت را سرمه­ ی چشمانم کنم.
بیا،
بیا که جهان تاریک شده است و دلمان تنگ،
بیا،
بیا که طعنه ها­ی اعداء نمک بر زخم ندیدنت می­زند،
بیا،

بیا و یوسف­ و ار، پیمانه­ مان را پر کن،
یا شمیمی از بوی پیراهنت را به دل­هایمان هدیه نما.


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۰۴
محمد ممیزی



نمی دانم کی خواهی آمد ، آشنای دل ! تویی که هنوز به حقیقت نمی دانم کیستی ؟ تویی که یک روز غروب بر حاشیه دلم قدم می گذاری واحساس حضورت مرا قلقلک می دهد . همه نوشته ها تو را گفته اند و همه کتاب ها تو را خوانده اند ، ولی کمتر چشمی تو را در خواب دیده است . تو سرچشمه بهترین های عالم هستی ، مرا خوب می شناسی ، ولی من هنوز نمی شناسمت . تو را در لابه لای صفحات نمی توانم بیابم
.


 

تو احساس گم من هستی که در روز جمعه ، بر منطق احساس من جاری می شوی ، هیچ می دانی ، که من همانی هستم که هیچگاه ندیدمت ؛ چون حضور تو را حس کرده ام ، ولی ظهور تو را هنوز نه ، تا دیگر دلم میان بودن یا نبودن مردد نشود . امروز که اندازه تمام دلواپسی های نهج البلاغه در پاییز عاطفه های اهالی کوفه دلشوره پیدا می کنم و آنگاه در زیر باران غدیر خیس می شوم تا شیعه شوم ، باز مهمان حضور تو می شوم . حضور تو آنقدر وسیع است که حتی در افق نگاه خزان زده غرب نیز می توان تو را فهمید . نمی خواهم دلم را با چیزهای سر درگم ، گرم کنم.

 

شب ها که باران به احساس سبز شالی زاران قدم می گذارد و مترسک های لب جالیز ، سرما را پخش می کند و سر انگشتانم اقامتگاه پرندگان مهاجر می شود ؛ تو نیز بر می گردی . دلم راضی نمی شود تو را لا به لای خطوط کتاب ها جستجو کنم . رد پای تو روی دل من است و جا پای قدمهایت یخ ذهنم را آب کرده است .
 


تو می آیی . بگو می آیی ، می دانم . نه نمی گویی ، اصلاً در دفتر حضور تو ، ظهور تو حک شده است . بگو راست می گویم . امروز مثل دیروز نیستم و فردا مثل امروز نخواهم بود؛ چون می دانم مرا می خوانی . سرنوشت من این است که منتظر بمانم و تو منتَظَر . باور کن هیچ تردیدی ندارم ؛ زیرا همه سلول هایم ، همه ی نفس هایم ، سرنوشت غدیری است که مرا شیعه ساخت و آغاز دلشورگی های مولایم علی ( ع ) شد . مولا جان ، این ها سرگذشت نیست ، این ها سرنوشت است ، سرنوشت غربت و انتظار

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۰۴
محمد ممیزی
LiveScience

روزی هزار بار دلت را شکسته ام
بیخود به انتظار وصالت نشسته ام
هر بار این تویی که رسیدی ودر زدی
هر بار این منم که در خانه بسته ام
هر جمعه قول میدهم آدم شوم ولی
هم عهد خویش، هم دلتان را شکسته ام


***
گاهی سلام ساده ما را جواب کن/ای خضر کشتی عشق ما را خراب کن
حق با شماست ذره ای خدمت نکرده ایم/سرباز صفر هم که شده مارا خطاب کن...

ஜ═════ஜ۩۩ஜ═════ஜ ஜ═════ஜ۩۩ஜ═════ஜ ஜ═════ஜ۩۩ஜ═════ஜ

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره
و المستشهدین بین یدیه  . . .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۰
امیرمسعود همایون

LiveScience

آقا اجازه! این دو سه خط را خودت بخوان!
قبل از هجوم سرزنش و حرف دیگران


آقا اجازه! پشت به من کرده قلبتان

دیگر نمی دهد به دلم روی خوش نشان!


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۳ ، ۱۳:۵۱
امیرمسعود همایون

فقط به خاطر تو!  

  سوار تاکسی بودم، گفتم آقا فلان جا، گفت: به خاطر شما از آن مسیر می روم!

  مادرم گفت: به خاطر من فلان کار را انجام می دهی؟   گفتم: مامان فقط به خاطر تو!

  پدرم گفت: به خاطر من فلان جا می روی؟   گفتم: بله بابا، فقط به خاطر تو! 

همسرم گفت: به خاطر من کمک حالم هستی؟   گفتم: بله، به خاطر تو! 

به فرزندم هم.   من به همه گفتم: فقط به خاطر تو؛ جز به یک نفر! 

شده تا حالا به خدا هم بگویید: خدای من، عزیز دلم،  

باشد فقط به خاطر تو این مصیبت را تحمل می کنم! 

سختی هایش را تنها به خاطر تو به جان می پذیرم! 

فقط به خاطر تو خدای غریبم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۰۱
محمد ممیزی

وقتی تو نیستی / نه هستهای ما / چونان که بایدند / نه باید ها...

مثل همیشه آخرحرفم / وحرف آخرم را / با بغض می خورم

عمری است / لبخند های لاغرخود را / در دل ذخیره می کنم / باشد برای روز مبادا!
اما درصفحه های تقویم / روزی به نام روز مبادا نیست /

آن روز هرچه باشد / روزی شبیه دیروز / روزی شبیه فردا / روزی درست مثل همین روزهای ماست...

اما کسی چه می داند؟ / شاید امروز نیز روز مبادا باشد! / وقتی تو نیستی / نه هستهای ما / چونان که بایدند / نه بایدها ...


    هرروز بی تو/ روز مباداست !

    " زنده یاد قیصرامین پور"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۳۰
محمد ممیزی

عمریست که از ظهوراوجاماندیم
درغربت سردخویش تنهاماندیم
اومنتظراست تاکه مابرگردیم
ماییم که درغیبت کبری ماندیم


هنوزم انتظارم انتظاراست
هنوزم دل به سینه بی قراراست
هنوزم خواب میبینم به شبها
همان مردی که براسبی سواراست
همان مردی که آیدجمعه روزی
واین پایان خوب انتظاراست
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۵۰
محمد ممیزی

ای که فصل آمدنت ، زیباترین فصل زندگانی است وحضورت، گویاترین پیام آشنایی.

ای که باب خدایی و واسطه فیض ، دریای رحمتی و بی کران مهر.

مارا دریاب!

ما را دریاب که خوب می دانیم این ماییم که در غفلت به سر  می بریم،

در غیبت از خود و مولای عشق وشما حاضر ترین حاضرانید.

این ماییم که پرده غفلت و زنگار عصیان ، چون خاری در چشمانمان غلتیده

و مانع دیدار یارمان گشته است.

این ماییم که معرفت شما را کسب نکرده وبدون شناخت ، بانگ عاشقی ویاری سر می دهیم.

غافل از اینکه معرفت شما الفبای عاشقی است وبدون این مهم

پا نهادن در میدان عشق ورزی کاری بس بیهوده است!

این، مائیم که شما را تنها در دعاهای ندبه و فرج

و در آدینه ها که دلهایمان غرق دلتنگی است، یاد می کنیم

ودر عرصه های دیگر زندگی

، در کار و ازدواج و تحصیل و هزاران هزار لحظه

دیگر بدست فراموشی سپرده ایم.

جداکننده های اختصاصی وبسایت بزرگ شبهای تنهایی  پس ای مولای عشق! ما را دریاب!   جداکننده های اختصاصی وبسایت بزرگ شبهای تنهایی


برایمان دعا کن تا از غیبت به در آییم و زنگار غفلت را بزداییم.

برایمان دعا کن تا جام معرفتت را سر کشیم و مضطردر پی ات باشیم.

برایمان دعا کن که تنها شما را الگوی زندگی خویش قرار داده و از هرچه ناپاکی است!

به دور باشیم.


آمین.


“اللهم عجل لولیک الفرج”



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۳۳
محمد ممیزی

غم روی غم به سینه تلمبار می شود

وقتی دلم ز یاد تو سرشار می شود

گفتند رفته ای که بیایی، ولی هنوز 

این جمعه ها، بدون تو تکرار می شود

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۲ ، ۰۶:۰۱
محمد ممیزی